(743)بعد از این خونریزِ درمان ناپذیر |
|
کاندر افتاد از بلای آن وزیر |
(744) یک شه دیگر ز نسل آن جهود |
|
در هلاک قوم عیسى رو نمود |
(745)گر خبر خواهى از این دیگر خروج |
|
سوره بر خوان وَ اَلسَّماءِ ذاتِ اَلْبُرُوجِ |
(746) سنت بد کز شه اول بزاد |
|
این شه دیگر قدم بر وى نهاد |
این پادشاه که موضوع این حکایت است « ذو نواس» نام داشت و از ملوک یمن بود و آن پادشاه که موضوع حکایت پیشین است ساختهى قصه پردازان و یا خود مولاناست و بنا بر این نمىتوان تصور کرد که ذو نواس از نسل او بوده است و بىگمان مقصود مولانا نژاد و نسب ظاهرى او نبوده است ولى او از حیث روح و اخلاق به اولین شباهت داشت و نزد مولانا اعتبار به نسبت است نه نسب
نسل: ذریت و فرزندان از پشت یک پدر، زاد و ولد، نژاد.
رو نمودن: پدید آمدن، ظاهر شدن.
خروج: عملیات رزمی.
وَ اَلسَّماءِ ذاتِ اَلْبُرُوجِ: یعنی سوگند به آسمان که درآن بناهای برافراشته است.[1]
سنت: راه و روش خواه نیک یا بد، اصطلاحا روش معمول در دین بدون آن که واجب باشد، آن چه پیغمبر (ص) بر عمل آن مواظبت فرموده و گاهى ترک نموده است.
یک شه دیگر ز نسل آن جهود: یعنی شخصیت وساخت روحی وفکری این شاه ازنسل آن شاه جهود است.
شه اول: منظور همان پادشاه جهود است.
( 744) یک پادشاه دیگرى از نسل همین جهود که قصه او را نوشتیم براى هلاک تابعین عیسى اقدام کرد. (745) اگر خبر عملیات این جهود را مىخواهى سوره شریفه «وَ اَلسَّماءِ ذاتِ اَلْبُرُوجِ» را بخوان. ( 746) همان رسم و راهى که پادشاه اولى باز کرده بود جهود دومى نیز به آن راه قدم گذاشت.
محتوای این ابیات ناظر است بمضمون حدیث: مَن سَنَّ فِى الاِسلامِ سُنَّةً حَسَنَةً فَعُمِلَ بِها بَعدُهُ کُتِبَ لهُ مِثلُ اَجرَ مَن عَمَلَ بِها وَ لا یَنقُصُ مِن اُجُورَهم شیئىٌ وَ مَن سَنَّ فى الاسلامِ سُنَّةً سَیئَِةً فَعُمِلَ بها بَعدُه کُتِبَ عَلَیهَ مِثلُ ِوزرِ مَن عَمَلَ بها و لا یَنقُصُ مِن اوزارهم شیئىٌ.« کسی که در اسلام سنّت نیکویی را پایه گذاری کند وبعدا دیگران به آن عمل کنند، معادل اجر عمل کنندگان ، به وی اجر داده می شود ، بدون آن که از اجر آنان چیزی کاسته شود.وهمچنین کسی که در اسلام ، سنّت بدی را پایه گذاری کند وبعدا دیگران به آن عمل کنند ، معادل گناه مرتکبین به آن سنّت بد به حساب وی گذاشته می شود بدون آن که از گناه آنان چیزی کاسته گردد.»[2]
(747)هر که او بنهاد ناخوش سنّتی |
|
سوی او نفرین رود هر ساعتی |
(748)نیکوان رفتند و سنّتها بماند |
|
وز لئیمان ظلم و لعنتها بماند |
(749)تا قیامت هر که جنس آن بدان |
|
در وجود آید، بود رویش بدان |
ناخوش سنتی: یعنی سنت زشت، راه بد.
( 747) یک راه بد و سنت زشتى که کسى در عالم رواج دهد هر ساعت تا قیامت لعنت خداوند شامل او مىگردد.() هر بدى که آیندگان در آن راه مرتکب شوند خداوند آن بدى را ناشى از بدعت گزار اولى مىداند.( 748) مردمان خوب مىروند و نیکى آنها براى همیشه باقى است و از ظالمان و لئیمان جز ظلم و لعنت و نفرین باقى نمىماند.( 749) و تا قیامت هر بدى که از آن قبیل بوجود آید راجع بکسى است که از اول بناى آن را نهاده است.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |